به گزارش شهرآرانیوز؛ رانندگان زیادی با اضطراب و فشارهای روانی پشت فرمان مینشینند. فرقی نمیکند راکب موتور سیکلت سوار باشیم یا راننده یک خودرو سنگین، گاهی حتی یک دوچرخه سوار وقتی با استرس مبدأیی را به مقصد میرساند در طول مسیر برای دیگر کاربران ترافیکی مشکلاتی را ایجاد میکند. به گفته رئیس اداره آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهور استان رویارویی با استرسهای روزانه تأثیر مستقیمی بر ترافیک شهر دارد. سرهنگ علیرضا رحیمی بر این باور است زمانی که قرار باشد روی هر کاری به عنوان نمونه رانندگی تمرکز کنیم که به طور ذاتی استرس آور است، وضع به مراتب بدتر خواهد شد.
گام اول آشنایی با خلق وخوی افراد است. گاهی ریشههای اضطراب را میتوان در رفتار افراد به تماشا نشست. رفتارهایی که اگر به مرور زمان نادیده گرفته شود تبدیل به استرس و بیماریهای حادتر میشود. برخی از این نشانهها که ممکن است در یک شخص بروز پیدا کند عبارت است از:
در مواقعی که دچار تألمات روحی هستید سعی کنید به جای آنکه به خودروهای تک سرنشین شهر اضافه کنید کمی پیادهروی کنید یا مسیرهای کمی دورتر را با دوچرخه رکاب بزنید. به ویژه در ابتدای صبح که هوا تمیزتر است.
اگر در زمان رانندگی احساس ناخوشایندی روح شما را آزرده کرد، در نقطهای امن توقف کنید، چند متری را قدم بزنید و نفس عمیق بکشید.
در شرایطی که برای موضوع خاصی دچار اضطراب و استرس شدید به هیچ عنوان به معابر شلوغ وارد نشوید و صدای ضبط پخشتان را کم کنید. هر چه محیط اطرافتان آرامتر باشد حالتان زودتر خوب میشود.
اگر داروهای آرام بخش مصرف میکنید و دچار خواب آلودگی هستید یا بنا به هر دلیلی به مواد مخدر یا نوشیدنیهای الکلی اعتیاد پیدا کرده اید پیش از رانندگی از این موارد استفاده نکنید.
توجه: نتایج یک پژوهش مشخص کرده که ۲۰ درصد از تصادفات جادهای به نحوی با اختلال در خواب رانندگان مرتبط است.
اگر شرایط کاری تان این است که ضروری است رانندگی کنید بهتر است در مورد مشکلات روحی خود با کسی که مورد اعتماد است به گفتگو بنشینید. گاهی مراجعه به یک مشاور، روان پزشک یا صحبت کردن با نزدیکان در مورد مشکلات میتواند اوضاع را عوض کند.
آمار ۵۰ درصد نزاعهای خیابانی مشهد باز میگردد به اتفاقات ترافیکی که با برخوردهای فیزیکی و لفظی پس از وقوع تصادفات خودرویی همراه است، بهتر است به مقوله نداشتن تعادل روانی و فشارهای عصبی ناشی از روزمرگیهای افراد اشاره کرد.
درباره نقش اختلالات روانی و فشارهای عصبی در تصادفات میتوان به رفتارهای ترافیکی کاربران اشاره کرد. بهتر است سلامت روانی رانندگان را زیر ذرهبین ببریم از زمانی که گواهینامه اخذ میکنند تا اختلالات پس از وقوع حادثه که ناشی از وجود فشارهای روانی خانواده، مشکلات ناشی از گرفتاریهای اجتماعی و اقتصادی و... است.
نکته: متاسفانه دست اندرکاران در هنگام انجام آزمونهای رانندگی برای دریافت گواهی نامه کارت سلامت روانی را پیش بینی نکرده اند و این گونه میشود که با رعایت اصول اولیه رانندگی در برابر آزمون گیرنده، فرد موفق به اخذ گواهی نامه شده و بلافاصله پشت فرمان خودرو مینشیند و در خیابانها تردد میکند غافل از اینکه نمیدانیم این فرد از لحاظ روانی و روحی شرایط تسلط بر خود را در مواقع بحرانی دارد یا خیر؟
این در حالی است که با اجرای دقیق آزمونهای روان شناختی و درصورت لزوم برگزاری کلاسهای روان درمانی ویژه داوطلبان و رانندگان در آموزشگاههای رانندگی، میتوان مشکلات روانی و عصبی افرادی را که تمایل به دریافت گواهی نامه رانندگی دارند تا حد بسیاری کاهش داد.
همچنین پلیس راهنمایی و رانندگی میتواند در برخورد با رانندگان حادثه ساز آنها را به کارگاههای روان شناسی و گذراندن دورههای آموزشی و مهارتهای فردی ملزم کند.
براساس مبانی روان شناختی رانندگی افراد مضطرب نشانههایی دارد که مشهودترین آنها عبارت است:
عوامل متعدد روان شناختی بر طرز رانندگی ما تأثیر میگذارند که برابر گزارشهای موجود در حوزه ترافیک و تصادف میتوان به این موارد اشاره کرد:
هوشیاری: توجه و تمرکز در زمان مناسبی که باید واکنش درست پشت فرمان از خود نشان دهیم از عوامل درونی هستند. به عنوان نمونه بی خوابی، کاهش قندخون و مصرف مواد غیرقانونی بر هوشیاری و تمرکز تأثیر منفی میگذارد.
مسائل جاری زندگی: بی توجهی به ضروریات رانندگی باعث افزایش حوادث میشود. به عنوان نمونه وقتی بعد از یک دعوای زناشویی یا بین همکاری، پشت فرمان مینشینید دچار فشار روانی هستید و این باعث کاهش توجه و تمرکز یا افزایش تحریک پذیری و پرخاشگری میشود. در این زمان افراد مستعد ایجاد حوادث و تصادفهای رانندگی میشوند.
ابتلا به بیماریهای روانی: ریشه اختلالات روانی ممکن است مادرزادی یا به مرور زمان بر اثر اتفاقات ناگوار زندگی در فرد پدید بیاید. درست مثل آنهایی که افسردگی شدید دارند و با سرعت و بی احتیاط رانندگی میکنند. طبیعی است که از چنین افرادی رانندگی نادرست در قالب رعایت نکردن قوانین رانندگی سر بزند. به عنوان نمونه یکی از نشانههای شیدایی و نیمه شیدایی که در نابسامانی خلقی دوقطبی ملاحظه میشود با تپش قلب، لرزش دست و سرگیجه همراه است.
مصرف دارو: آلزایمریها و آنهایی که از بیماری صرع رنج میبرند را در نظر بگیرید. با آنکه بیماری شان با مصرف دارو کنترل میشود، اما ممکن است هنگام رانندگی بروز کند و حوادث جبران ناپذیری به وجود بیاورد.
از ویژگیهای تیپ شخصیتی افرادی که با اختلالات روانی پنهان و آشکار پشت فرمان مینشینند این است که:
گروه اول: رانندگی سریع، بی پروا و زیر پاگذاشتن مقررات راهنمایی همراه با رفتارهای تحریک پذیری و تمایل آسیب به خود که زمینه بروز مخاطرات فراوانی را برای خود و دیگران فراهم میکنند. شناخت و درمان این گروه ضروری است.
گروه دوم: اهمیتی به ایمنی و سلامت خود و دیگر مردم نمیدهند، پرخاشگرند و با کوچکترین بهانهای به سمت دیگرکاربران ترافیکی به ویژه معترضان هجوم میبرند. عبور از چراغ قرمز، سبقت غیرمجاز، تخطی از سرعت قانونی، توهین به رانندگانی که قوانین راهنمایی را رعایت میکنند، رانندگی خلاف در خیابانهای یک طرفه از کوچکترین کارهایی است که این گروه از رانندگان انجام میدهند.
گروه سوم: این دسته از رانندگان از خلافها و جرائم رانندگی خود احساس پشیمانی نمیکنند بلکه میکوشند آن را توجیه کنند، به عنوان نمونه وقتی با موتورسیکلت یا عابر پیادهای تصادف میکنند تمام تقصیر را به گردن او میاندازند که چرا از روی پل هوایی عبور نکرد، موتورش روشنایی کامل نداشت و...
گروه چهارم: افراد خودشیفته و دارای شخصیت نمایشی به نوعی از اختلالات روانی رنج میبرند و این رنج را با نوع رفتارهای ترافیکی شان به دیگران منتقل میکنند. این گروه با سوار شدن بر اتومبیلهای گران قیمت و پرزرق و برق سعی دارند به هر قیمتی توجه دیگران را به خود جلب کنند. این افراد خود را توانا، معتبر و متمایز از دیگران میدانند و برای دیگران مشکل ایجاد میکنند.
ترس: طبیعی است که بعد از یک حادثه ترافیکی تا مدتها دچار حالتهای اضطرابی شویم. شدت جراحت فرد و پیشینه سلامت روانی میتواند بر شدت آسیب روانی فرد بیفزاید. این اتفاق ممکن است جز راننده بر روی روان سرنشینان وسیله نقلیه نیز تأثیرات منفی به جای بگذارد به عنوان نمونه در دراز مدت دچار اختلال اضطرابی، فوبیا یا ترس از سفر، ترس از مرگ یا ترس از رانندگی شود.
تحقیقات زیادی ثابت کرده اند که اختلالات روانی در پی تصادف بروز مییابد و این اختلال میتواند الگوی خواب، الگوی خوردن، سطح تمرکز و توجه، ظرفیتهای شناختی، کارآمدی اجتماعی و تعاملات بین فردی را تحت تأثیر قرار دهد.
تغییر سبک زندگی: حالت افسردگی بر اثر حادثه ترافیکی تا مدتها معنای زندگی را برای فرد زیر سؤال میبرد. به حدی که مدام نشخوار ذهنی دارد که چقدر راحت آدمها جراحت میبینند و میمیرند. قربانیان تصادفاتی که دچار معلولیت شده اند به طور کلی نگاهشان به زندگی تغییر میکند. هر قدر شدت آسیب دیدگی قربانی تصادف بیشتر باشد، نیازمند مراقبت بیشتری خواهد بود و از این رو نیازمند دریافت خدمات درمانی بیشتری شده که این امر بی ارتباط با وضعیت مالی و اقتصادی خانواده نیست.
مشاهده: توصیف یا مشاهده صحنه تصادف از طریق فیلم و عکس یکی از بدترین نوع اضطراب به راننده است. مشاهده برخی تصاویر جدید در فیلم و عکس باعث ایجاد استرس بیشتر میشود.